خواب دیدم گریه میکنی

سلام بهنازم 

وای خیلی دلم برات تنگ شده 

همین الان که گفتم بهنازم دلم یکجوری شد 

 

بهناز جان خانومم 

عشقم 

گلم 

خواب دیدم که بهم زنگ زدی گریه میکردی 

با اینکه توی خواب میدونستم خیلی وقته که ولم کردی بازم وقتی دیدم ناراحتی دلم خون شد 

گفتی میخوای بیای مشهد.انقدر دلقک بازی در اوردم تا خندیدی 

قربون خندهات بشم 

دیگه نمیتونم بنویسم 

چشمام پر اشک شد

وای بهناز کجایی الان؟؟؟ چیکار میکنی؟؟؟ 

خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا مراقب بهنازم باش 

 

یکی هست 

تو قلبم 

که هر شب واسه اون مینویسم و اون خوابه 

 

بهناز کاری جز دعا برای خوشبختیت از دستم بر نمیاد 

هشت ماه و پانزده روزه که ولم کردی رفتی اشکهام رو هم ندیدی

بعد مدت ها

بهناز بعد مدت ها خواب دیدم که بهم کفتی دوست دالم 

 این خواب رو من قبل اذان صبح دیدم. 

 

بگذریم دلم بدجور گرفته میخوام بگم: 

به خدا تو بی مرامی 

خداحافظی نکردی رفتی قلبم رو شکستی منو تنها گذاشتی  

حتی یک لحظه نموندی

وقت رفتنت مگه اشکهام رو ندیدی؟؟!! مگه تو خدا نداری؟؟؟!!! نشنیدی بغض صدام رو. 

وقت رفتنت ندیدی اشک چشمام رو. 

 

خیلی خیلی از دستت ناراحتم